English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (6098 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
memory management U مدیریت حافظه
memory management U مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
memory management program U برنامه مدیریت حافظه
paged memory management U مدیریت حافظه صفحه بندی شده
Other Matches
management U سازماندهی
management U برنامه ریزی
management U اجرا و نگهداری شبکه
management U هدایت یا سازماندهی
management U سرپرستی
management U اداره
management U property endowed the affairsof the of تولیت عین موقوفه
management U حیله
management U ترتیب
management U مدیریت
management U مدیران کارفرمایی
management U ship leader
management U مدیریت وریاست حسن تدبیر
management U حل و عقد
management board U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
industrial management U مدیریت صنعتی
supply management U مدیریت عرضه
task management U مدیریت کار
board of management U کمیته مباشر [شرکت سهامی]
configuration management U مدیریت پیکربندی
concurrency management U مدیریت همزمانی
materiel management U مدیریت اقلام
job management U مدیریت برنامه
career management U مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
career management U مدیریت مشاغل
game management U شکاربانی
game management U شکارداری
task management U مدیریت وفیفه
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
watershed management U انجیرداری
demand management U مدیریت تقاضا
facilities management U مدیریت امکانات
file management U مدیریت پرونده ها
database management U مدیریت پایگاه داده ها
file management U مدیریت پرونده
file management U مدیریت فایل
wildlife management U مدیریت حیات وحش
inventory management U مدیریت موجودی
data management U مدیریت داده ها
financial management U مدیریت مالی
watershed management U ابخیزداری
management group U ائتلاف چند شرکت
management system U سیستم مدیریت
management system U سیستم اداره
resource management U مدیریت منبع
materials management U مدیریت مواد
materiel management U مدیریت اماد
record management U مدیریت رکوردها
record management U مدیریت مدارک
production management U مدیریت تولید
personnel management U اداره کردن پرسنلی
personnel management U مدیریت پرسنلی
management group U ائتلاف تجاری
personnel management U مدیریت استخدام
ownership and management U مالکیت و مدیریت
operational management U مدیریت عملیاتی
monopoly management U مدیریت انحصاری
management science U علم مدیریت
management expenses U مخارج مدیریت
management accounting U تهیه حساب جهت مدیران
scientific management U مدیریت علمی
management coding U سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
management expenses U مخارج اداری
management graphics U مدیریت گرافیک
management report U گزارش مدیریت
lower level management U مدیریت سطح پایین
data management programs U برنامههای مدیریت داده ها
project management system U سیستم مدیریت پروژه
spatial data management U مدیریت داده فضایی
middle level management U مدیریت سطح متوسط
top level management U مدیریت سطح بالا
institute of materials management U موسسه مدیریت مواد
project management program U برنامه مدیریت پروژه
information resource management U مدیریت منبع اطلاعات
information management system U سیستم مدیریت اطلاعات
relational database management U مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
management information system U نرم افزاری که به مدیران شرکت امکان دستیابی و بررسی داده را میدهد
management information system U سیستم مدیریت اطلاعات
home management software U برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی
file management program U برنامه مدیریت فایل
database management program U برنامه مدیریت پایگاه داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده ها
data base management U مدیریت پایگاه داده
data management system U سیستم مدیریت داده ها
data processing management U مدیریت پردازش داده
database management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
army management structure U سازمان مدیریت نیروی زمینی
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
command management system U سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده ها
relational database management system U پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
computer aided factory management U مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
action oriented management report U گزارشی که شرایط غیرعادی رابا توجه ویژهای که نیازدارد به مدیریت هشدار میدهد
record oriented database management U برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
relational database management system U نشانهای که دو موضوع را مقایسه میکند
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
table oriented database management progr U برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
flat fuiile database management program U برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
hierarchical data base management system U سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
to the memory of U به یادبود
memory U فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
memory U حافظه دستگاه کامپیوتر
immediate memory U حافظه فوری
in memory of <idiom> U به صورت رایگان
memory U حافظه
memory U خاطره
memory U یادگار یاد بود
memory U یاد
addressed memory U حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
real memory U حافظه واقعی
remote memory U حافظه دور
recent memory U حافظه نزدیک
semiconductor memory U حافظه نیمه رسانا
refresh memory U واحد حافظه با سرعت بالابرای تولید مجدد تصویر ناحیهای از حافظه کامپیوترکه مقادیری را نگهداری میکند
regenerative memory U عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
regenerative memory U رسانه ذخیره سازی که باید محتوای آن مرتباگ تنظیم شود تا محتوایش باقی بماند
regenerative memory U حافظه باز زا
regenerative memory U حافظه احیاء کننده
real memory U حافظه حقیقی
real memory U حافظه فیزیکی موجود که توسط CPU قابل آدرس دهی است
optical memory U حافظه نوری
one level memory U حافظه یک سطحی
memory word U کلمه حافظه
memory trace U رد یاد
memory span U فراخنای یاد
memory sniffing U ازمایش مداوم حافظه به هنگام پردازش
memory snapshot U تصویر لحظهای حافظه
memory register U ثبات حافظه
passive memory U حافظه منفعل
read only memory U حافظه فقط خواندنی
read mostly memory U حافظه بیشتر خواندنی
racial memory U حافظه نژادی
magnetic memory U حافظه مغناطیسی
programmable memory U حافظه برنامه پذیر
photodigital memory U خواندن چند بار
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
memory protection U پشتیبانی ازحافظه
within living memory U به یاد دارند
subtract from memory U دکمهکمکنندهازحافظه
I can recite from memory. U می توانم از حفظ بخوانم
To revive a memory. U خاطره ای رازنده کردن
within living memory U تا انجا که مردمان زنده
static memory U حافظه ایستا
to fail [memory] U وا ماندن [حافظه یا خاطره]
to fail [memory] U درماندن [حافظه یا خاطره]
stack memory U حافظه پشتهای
shadow memory U شبه حافظه
to commit to memory U ازبرکردن
memory recall U دوبارهخوانیحافظه
memory key U کلیدحافظه
add in memory اضافه کردن به حافظه
memory button U دکمهحافظ
volatile memory U حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
volatile memory U حافظه فرار
virtual memory U حافظه مجازی
upper memory U کیلو بایت از حافظه قرار گرفته بین حدود کیلوبایت و مگابایت . حافظه بیشتر بعد از حافظه معمول کیلوبایت است و قبل از حدود مگابایت
memory cancel U پاککردنحافظه
to stamp on the memory U در ذهن منقوش ساختن
to stamp on the memory U ذهنی کردن
to escape one's memory U از خاطر رفتن
shadow memory U حافظه ثانوی موقت
shadow memory U محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
main memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
computer memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
primary memory U حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
rotating memory U حافظه چرخشی
shadow memory U جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
secondary memory U حافظه ثانویه
search memory U حافظه جستجو
screw to the memory U بذهن سپردن
screen memory U خاطره پوشان
scratchpad memory U حافظه چرکنویس
scratchpad memory U حافظه چرکنویسی
computer memory U حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
addressed memory U حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
low memory U فضای حافظه تا چند کیلوبایت
eidetic memory U یاد روشن
EDO memory U ذخیره کند
EDO memory U فن آوری حافظه که حاوی پیشرفت بهتری است و می انواند داده را از محلی از حافظه پیدا کند و بخواند بایک عمل . و نیز میتواند آخرین قطعه داده را که در حافظه ذخیره شده بود در حافظه پنهان آماده خواندن از حافظه است
EDO memory U MEMORY OUTPUT DATA EXTENDED
dynamic memory U حافظه پویا
shared memory U حافظه تسهیم شده
disk memory U حافظه دیسک
cryogenic memory U استفاده از خصوصیات هدایت مواد
core memory U حافظه هستهای
core memory U حافظه چنبرهای
coordinate memory U حافظه مختصاتی
expanded memory U حافظه گسترشی
cryogenic memory U رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
extended memory U حافظه توسعه یافته
laser memory U حافظه لیزری
it escaped my memory U یادم رفت
internal memory U بخشی از RAM Rom که واحد پردازش مرکزی مستقیما وصل است بدون نیاز به واسط
internal memory U حافظه داخلی
Recent search history Forum search
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
1کارآفرینی
1nternal brand management of destination brands: Exploring the roles of destination management organisations and operators
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1memory make the man
03. Does the management team “put themselves in your shoes”?
03.Does the management team “put themselves in your shoes”?
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
0Allowances, Contingency, and Management Reserve
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com